گله ای نیست که از دست غمت جان بدهم

 

عاشقت هستم و بایست که تاوان بدهم

 

 

چند وقتی ست فقط منتظر مرگم و بس

 

تا به این عمر جهنم شده پایان بدهم

 

 

می زنم تک تک رگهای خودم را ، نکند-

 

که بجای تو به خون فرصت جریان بدهم

 

 

بی تو یک کوشش منجر به شکست است اگر

 

با کسی زندگی ام را سروسامان بدهم