گله ای نیست که از دست غمت جان بدهم
عاشقت هستم و بایست که تاوان بدهم
چند وقتی ست فقط منتظر مرگم و بس
تا به این عمر جهنم شده پایان بدهم
می زنم تک تک رگهای خودم را ، نکند-
که بجای تو به خون فرصت جریان بدهم
بی تو یک کوشش منجر به شکست است اگر
با کسی زندگی ام را سروسامان بدهم ![]()
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۶ ساعت 21:14 توسط ذاکری
|